|
|
بازدید : 773
نویسنده : سیروس زرگوش
|
|
است و در مورد کانسارهاي توده اي به طور معمول شبکه مربعي ، يعني شبکه اي که از دو دسته نيمرخ هاي اکتشافي عمود بر هم به دست مي ايد ، استفاده مي کنند.
فاصله نيمرخ هاي اکتشافي در چندين مرحله تغيير مي کند. در ابتداي کار که اطلاعات چنداني از اعماق ماده معدني در دست نيست ، فاصله نيمرخ هاي اکتشافي مساوي هستند و فاصله آنها از ٢٥٠ تا ١٠٠٠ متر در تغيير است. پس از حفر اولين گمانه ها و کسب اطلاعات از اعماق ماده معدني ، در بين نيمرخ هاي اوليه ، نيمرخ هاي جديدي در نظر گرفته مي شود. بديهي است فواصل نيمرخ هاي اخير در همه محل ها يکسان نيست بلکه در قسمت هايي که تغييرات ماده معدني زيادتر است ، فاصله آنها را کمتر در نظر مي گيرند. در مورد کانسارهاي لايه اي در روي هر نيمرخ اکتشافي جندين گمانه در نظر گرفته مي شود و معمولا تعداد گمانه هاي اوليه ٣ تاست که به ترتيب کم عمق (تا ٣٠٠ متر) ، عمق متوسط (٣٠٠ تا ٥٠٠ متر) و عميق (بيش از ٥٠٠ متر) هستند. بديهي است تعداد و موقعيت گمانه ها نيز در مراحل بعدي تغيير مي کند. مثلا ممکن است در يک نيمرخ اکتشافي ، علاوه بر گمانه هاي اوليه ، چندين گمانه جديد نيز در نظر گرفته شود و در عوض يک يا چند گمانه در بعضي از نيمرخ ها حذف شود. تعداد نهايي گمانه هايي که در يک منطقه حفر مي شود ، به بسياري عوامل وابسته است که از جمله مهم ترين آنها مي توان تغييرات کيفيت و کميت ماده معدني ، پديده هاي زمين شناسي و امکانات فني و اقتصادي را نام برد. به هر صورت پيش بيني اوليه نيمرخ هاي اکتشافي و گمانه هاي آنها - هر چقدر هم که تقريبي باشد - باز هم کمک موثري به برنامه ريزي عمليات استزيرا به کمک آنها مي توان هزينه ها ، نفرات مورد نياز ، ماشين آلات ، اتومبيل ها و مسائل مشابه را پيش بيني کرد.
يکي از هدف هاي مهم عمليات اکتشاف منطقه اي ، محاسبه ذخيره کانسار است و تنها پس از اين مرحله است که مي توان در مورد کانسار قضاوت و امکان استخراج اقتصادي آن را بررسي کرد. نکته مهمي که در مورد محاسبه ذخيره بايد در نظر داشت اين نکته است که چون ذخيره ماده معدني براساس اطلاعات معدود انجام گرفته است به هر حال توام با خطا خواهد بود. البته بسته به ميزان و دقت اطلاعات موجود ، ارزش ذخائر مختلف متفاوت است و ذخائر محاسبه شده را بر اين اساس به گروه هاي مختلف تقسيم مي کنند. در واقع مي توان گفت که ذخيره حقيقي ماده معدني هنگامي به دست مي ايد ، که آخرين ذرات ماده معدني استخراج شده باشد.
در مراحل مختلف اکتشاف يک کانسار ذخيره آن محاسبه مي شود و بديهي است همزمان با تکميل اکتشافات ، ذخاير محاسبه شده نيز تغيير مي کند و دقيق تر مي شود. محاسبه ذخيره به روش هاي مختلفي انجام مي شود و انتخاب روش محاسبه تابع وضعيت ماده معدني و مشخصات کارهاي اکتشافي است. در صورت امکان بهتر است ذخيره ماده معدني به چند روش مختلف محاسبه و ميانگين آنها به عنوان ذخيره در نظر گرفته شود.
پس از حفر گمانه ها بر اساس الگوهاي مورد نظر گروه اکتشافي محدوده تاثير هر گمانه (يعني فاصله اي از گمانه که مواد معدني خصوصياتي مشابه مواد معدني گمانه را دارا مي باشد) در حالتهاي مختلف انجام مي گردد:
الف:حالتي که گمانه ها در رئوس يک شبکه مربعي منظم واقع باشند
در چنين مواردي منطقه تاثير هر گمانه ، منطقه مربع شکلي است که گمانه در وسط آن قرار دارد و ضلعش برابر فاصله گمانه ها از يکديگر است. در واقع منطقه تاثير را مي توان با رسم خطوطي به موازات نيمرخ هاي اکتشافي و به فاصله مساوي از آنها به دست آورد.
حالتي که گمانه ها در رئوس يک شبکه مربعي قرار دارند.
ب:حالتي که گمانه ها در رئوس يک مثلث متساوي الاضلاع باشند-هرگاه در منطقه اي سه گمانه حفر شده در رئوس يک مثلث متساوي الاضلاع واقع باشند ، با رسم نيمساز زوايا (که در عين حال عمود منصف نيز هست) مي توان منطقه تاثير گمانه ها را به دست آورد. در شکل الف ، منطقه تاثير هر گمانه با هاشورهاي مختلف نشان داده شده است. شکل ب ، نيز منطقه تاثير هر دو گمانه مجاور را نشان مي دهد. در اين حالت مشخصه هر يک از مناطق هاشور خورده از متوسط گيري رياضي آن مشخصه در دو گمانه مجاور به دست مي ايد.
حالتي که گمانه ها در رئوس يک مثلث متساوي الاضلاع قرار دارند.
ج:حالتي که گمانه ها در رئوس يک مثلث قائم الزاويه واقع باشند-منطقه تاثير در اين حالت از رسم عمود منصف اضلاع يا نيمساز زوايا به دست مي ايد. در شکل الف ، منطقه تاثير هر گمانه از رسم عمود منصف اضلاع ، در شکل ب ، منطقه تاثير دو گمانه مجاور با رسم نيمساز زوايا و در شکل ج ، منطقه تاثير هر گمانه از رسم نيمساز زوايا به دست آمده است.
روش نيمسازها ، منطقه را به سه قسمت که از نظر شکل مختلف ولي از لحاظ وسعت تقريبا يکسانند تقسيم مي کند ، در صورتي که در روش عمود منصف ، مساحت سه قطعه مختلف است.
حالتي که گمانه ها در رئوس يک مثلث قائم الزاويه قرار دارند.
د:حالتي که گمانه ها مجزا باشند-در مواردي که در منطقه يک گمانه مجزا وجود داشته باشد و يا اينکه فواصل گمانه ها زياد و عملا به حالت گمانه هاي مجزا و منفرد باشند ، منطقه نفوذ هر گمانه به شکل دايره اي در اطراف آن خواهد بود. معمولا شعاع دايره را نصف ضخامت ماده معدني در گمانه در نظر مي گيرند.
◄ حالت گمانه هاي مجزا
ه-حالت عمومي گمانه ها-روش چند ضلعي-در حالتي که گمانه ها به ترتيب خاصي قرار نداشته باشند ، براي تعيين منطقه تاثير هر يک از آنها ابتدا گمانه هاي مجاور را به هم وصل و آنگاه عمود منصف هر يک از اين خطوط را رسم مي کنند. از تلاقي اين عمود منصف ها ، چند ضلعي هايي به دست مي ايد که نمايشگر منطقه تاثير گمانه هاي مرکزي آنها خواهد بود.
◄ حالت عمومي گمانه ها
با توجه به اينکه در حالت قرارگيري گمانه ها در رئوس يک شبکه مربعي منظم داراي حداقل عمليات محاسباتي نسبت به ساير روش ها اعم از محاسبه مساحت بلوک و شعاع تاثير هر بلوک مي باشد جهت انجام طراحي بلوک بندي و طراحي محدوده نهايي کاواک سهل الوصول ترين روش براي دستيابي به نتيجه محسوب مي گردد.
◄ روش هاي محاسبه ذخيره
اصول روش هاي محاسبه ذخيره يکسان است و در تمام آنها کانسار با توجه به خصوصيات مختلف به قطعه هاي مختلفي که وضعيت مائه معدني در آن کمابيش مساوي است تقسيم مي شود. در واقع اختلاف اساسي روش هاي مختلف چگونگي تقسيم منطقه به قطعه ها و محاسبه ضخامت و عيار متوسط در آنها است.
روش هاي مختلف محاسبه ذخيره را مي توان به شرح زير تقسيم بندي کرد:
● روش متوسط گيري رياضي
● روش قطعه هاي زمين شناسي
● روش قطعه هاي معدني
● روش مقاطع
● روش مثلث
● روش چند ضلعي
● روش خطوط تراز
در زير اين روش ها را به اختصار شرح مي دهيم:
+ روش متوسط گيري رياضي
اين روش ساده ترين طريقه محاسبه ذخيره است و هنگامي به کار مي رود که مشخصات کانسار در قسمت هاي اکتشاف شده کمابيش يکسان و عاملي جهت تفکيک آن به قطعه هاي مختلف در دست نباشد. به طور خيلي ساده در اين روش کليه مشخصات کانسار در کارهاي اکتشافي موجود متوسط گيري رياضي شده و نتايج حاصله به عنوان مشخصات کلي کانسار در نظر گرفته مي شود. به عنوان مثال فرض مي کنيم کانسار مطابق شکل زير قسمت الف به وسيله گمانه ها اکتشاف شده باشد. اگر دايره هاي پر و خالي به ترتيب نشان دهنده گمانه هايي که ماده معدني را قطع کرده و قطع نکرده باشد ، ابتدا محدوده کانسار را با گذراندن خطي به فاصله مساوي از دايره هاي پر و خالي به دست مي آورند. گر چه مشخصات ماده معدني (براي مثال ضخامت) در گمانه هاي مختلف متفاوت است و به عنوان مثال مقطع ماده معدني در امتداد خط BA به صورت قسمت ب شکل زير است ، اما مي توان آن را با لايه هم ضخامتي مانند قسمت ج شکل جايگزين کرد که حجم آن برابر حجم ماده معدني است. با در نظر گرفتن ضخامت ، عيار و وزن مخصوص متوسط حاصل از گمانه هاي کانسار و به دست آوردن مساحت S سطح کانسار ، مقدار ذخيره از رابطه زير محاسبه مي گردد:
ذخيره (تن)=P
S=مساحت سطح کانسار (متر مربع)
mt=ضخامت متوسط کانسار (متر)
mγ=وزن مخصوص متوسط (تن بر متر مکعب)
mC=عيار متوسط (درصد)
+ روش متوسط گيري رياضي
روش قطعه هاي زمين شناسي-دقت اين روش کمي بيش از روش متوسطگيري رياضي است. در اين روش کانسار براساس مشخصات زمين شناسي به قطعه هايي که اين مشخصات در آنها کمابيش مساوي است تقسيم و ذخيره هر يک از اين قطعه ها بر اساسروش متوسط گيري رياضي محاسبه مي شود. در واقع در اين روش بجاي آنکه کانسار با يک لايه با مشخصات (براي مثال ضخامت) ثابت جايگزين شود ، به تعدادي لايه با ويژگي هاي ثابت تفکيک مي شود. با محاسبه مساحت هر قطعه و عيار ، ضخامت و وزن مخصوص متوسط در هر قطعه ميزان ذخيره از رابطه زير محاسبه مي گردد:
tP=ذخيره (تن)
1S،2S،...،nmS=مساحت هر قطعه (متر مربع)
ضخامت متوسط هر قطعه (متر)= tmn،...،t2،t1
=وزن مخصوص متوسط هر قطعه (تن بر متر مکعب)γmn،...،γ2، γ1
عيار متوسط هر قطعه (درصد)=Cmn،...،C2،C1
+ روش قطعه هاي زمين شناسي
*روش قطعه هاي معدني-اين روش را در مراحل آخر عمليات اکتشاف منطقه اي و براي قسمت هايي از ماده معدني که چهار ، سه يا دو طرف به وسيله کارهاي زيرزميني اکتشلف شده است ، مي توان به کار برد.
+ روش قطعه هاي معدني
در اين طريقه براساس تونل هاي دنباله رو و يا امتدادي و دويل هاي موجود کانسار به قطعاتي که به طور معمول مستطيل شکل هستند تقسيم مي شود. اگر ضخامت و ساير خصوصيات ماده معدني در تونل هاي طرفين قطعه ها کمابيش ثابت باشد براي محاسبه ذخيره مي توان اين خصوصيات را در هر قطعه ثابت و برابر ميانگين رياضي آن در تونل هاي اطراف در نظر گرفت. در حقيقت در اين حالت قطعه هاي a،b،c از ماده معدني که در حالت کلي شکل نامنظمي دارند ، با قطعه هاي منظم جايگزين مي شوند. ذخيره هر قطعه از حاصل ضرب مساحت آن در ضخامت و وزن مخصوص متوسطي که از ميانگين گيري تونل هاي اطراف به دست آمده است ، حاصل مي شود. در مواقعي که خصوصيات ماده معدني در تونل هاي طرفين قطعه متفاوت باشند بهتر است هر قطعه را به مناطق تاثير کوچکتر تقسيم کرد و از جمع ذخيره آنها ، ذخيره کلي را به دست آورد.
+ متوسط گيري رياضي در قطعه هاي معدني
*روش مقاطع-در اين روش سطح مقطع ماده معدني را در امتداد نيمرخ هاي معيني رسم و از حاصلضرب مساحت مقاطع در فاصله بين آنها ، حجم و در نتيجه ذخيره ماده معدني را به دست مي آورند. روش مقاطع به طور معمول به دو طريقه استفاده از مقاطع قائم و افقي انجام مي شود و آنچه که متداول است مقاطع قائم است و مقاطع افقي در مواردي که ماده معدني حالت قائم داشته باشد و به وسيله کارهاي زيرزميني اکتشاف شده باشد به کار مي رود.
:: برچسبها:
گمانه هاي اکتشافي و محاسبه ذخيره ,
اکتشاف ,
گمانه ,
محاسبه ذخیره ,
معدنی ,
,
|
|
|